چکیده
به منظور استفادهی بهینه از حشرهکش دیازینون علیه کرم ساقهخوار برنج، آزمایشی با دو عامل شامل ارقام مختلف برنج (طارم محلی، خزر و نعمت) و تعداد دفعات سمپاشی (شاهد، سمپاشی نسل اول، سمپاشی نسل دوم، سمپاشی نسلهای اول و دوم و چهار بار سمپاشی) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بصورت فاکتوریل با 15 تیمار و در 4 تکرار انجام شد. نمونهبرداری از بوتهها برای تعیین میزان آلودگی در قبل و بعد از سمپاشی نسل اول، قبل و بعد از سمپاشی نسل دوم، جوانه مرکزی خشک شده و خوشههای سفید شدهی برنج با انتخاب 5 بوتهی کامل برای هر صفت به صورت تصادفی از هر کرت انجام گرفت. نتایج نشان داد که اثر سال روی تمامی صفات، و اثرات ارقام برنج و دفعات سمپاشی روی کلیه صفات به جز کاهش عملکرد در سطح احتمال 1% معنیدار گردید. با مقایسه میانگینها مشخص گردید که در سال اول آزمایش تعداد ساقههای آلوده قبل و بعد از سمپاشی نسلهای اول و دوم، درصد جوانهی مرکزی خشک شده و خوشههای سفید شده بیشتر بود. از میان ارقام مختلف برنج، رقم طارم محلی از نظر تعداد ساقههای آلوده در زمانهای قبل و بعد از سمپاشی نسل اول و دوم، جوانهی مرکزی خشک شده و خوشههای سفید شده نسبت به بقیه ارقام حساستر بود. همچنین در میان تیمارهای مختلف سمپاشی بیشترین آلودگی مربوط به تیمارهای شاهد و نسل دوم سمپاشی و کمترین آن مربوط به تیمارهای 1، 2 و 4 بار سمپاشی بدست آمد که از نظر آماری نیز در یک گروه قرار گرفتند. این پژوهش نشان داد که رقم طارم محلی به عنوان رقمی حساس معرفی شده و تیمار یک بار سمپاشی برای کنترل کرم ساقهخوار روی ارقام زودرس و میانرس برنج، راهکاری ایمن از نظر زیست محیطی و اقتصادی در اکوسیستم شالیزار قابل توصیه میباشد.
ارسال نظر در مورد این مقاله