دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
شناسایی مورفولوژیکی و مولکولی فوزاریومهای (Fusarium spp.) اِندوفیت ریشه جودره (Hordeum spontaneum) و شلمی (Rapistrum rugosum)
1
10
FA
فرشید
نورالوندی
گروه زراعت و اصلاح و نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
f_nooralvandi@ut.ac.ir
حسن
علیزاده
گروه زراعت و اصلاح و نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
malizade@ut.ac.ir
حسین
صارمی
گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
hsnsaremi@ut.ac.ir
غلامرضا
صالحی جوزانی
پژوهشگاه بیوتکنولوژی
gsalehi@abrii.ac.ir
10.22067/jpp.2021.32395.0
اندوفیتها میکروارگانیسمهای درون بافتهای گیاهی هستند و اغلب بدون اینکه علایم بیماری قابل مشاهدهای را بروز دهند، برهمکنشهای مختلفی با میزبان خود دارند. در این تحقیق، فوزاریومهای اندوفیت ریشه جودره (<em>Hordeum</em> <em>spontaneum</em>) و شلمی (<em>Rapistrum</em> <em>rugosum</em>) ارزیابی شدند. برای این منظور بذر علفهای هرز بیان شده روی خاک مزارع گندم نمونهبرداری شده از استانهای البرز، تهران، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خوزستان، فارس، قزوین،کرمانشاه و گلستان در شرایط گلخانه درون گلدان کشت شدند. گیاهان در مرحله 6-5 برگی برداشت شده و ریشهها پس از قطع شدن از محل طوقه، در تکههای کوچک روی محیط کشت اختصاصی فوزاریوم، پنتاکلرو نیترو بنزن پپتون آگار کشت داده شد. جدایهها پس از خالصسازی براساس ویژگیهای ریختشناسی و توالی ژن <em>TEF 1-α</em>شناسایی شدند. قارچ <em>Fusarium</em> <em>equiseti</em> گونه غالب در اکثر مناطق بود که از هر دو گونه علفهرز جداسازی شد. به علاوه قارچهای <em>F. redolens</em> و <em>F. acutatum</em> فقط از جودره و<em>F. oxysporum</em> و <em>F. torulosum</em> فقط از شلمی جداسازی شدند. آگاهی از طیف میکروبی اندوفیت علفهای هرز، میتواند در درک بهتر برهمکنشهای میان علف هرز-میکروارگانیسمها کمک کرده و حتی ممکن است فرصتهایی در جهت بهرهبرداری از این عوامل در برنامههای کنترل زیستی فراهم نماید.
قارچ,علفهرز,گندم,TEF,Fusarium equiseti
https://jpp.um.ac.ir/article_39904.html
https://jpp.um.ac.ir/article_39904_294d5c2935de8d869ef5660f5ff96bfe.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
شناسایی چهار گونه نماتد انگل گیاهی از خانواده Tylenchidae در مزارع سیبزمینی منطقه فریدن استان اصفهان
11
24
FA
حمیدرضا
معروفی معروف آباد
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
hamidmarofi2012@yahoo.com
عصمت
مهدیخانی مقدم
فردوسی
mahdikhani_e@yahoo.com
حمید
روحانی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
rouhani-hamid@um.ac.ir
10.22067/jpp.2021.31223.0
به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع سیبزمینی در منطقه فریدن استان اصفهان، طی سالهای 1392-1393 در مجموع 115 نمونه خاک و غده آلوده جمعآوری گردید. نماتدها از خاک به روش الک و سانتریفیوژ و از نمونههای ریشه با روش بلندر و سانتریفیوژ استخراج و با استفاده از روش تکمیل شده دگریسه، تثبیت و به گلیسرین منتقل شده و مورد بررسی قرار گرفتند. پس از تهیه اسلایدهای دائمی از آنها، با استفاده از میکروسکوپ نوری، خصوصیات ریختشناسی و ریختسنجی هر یک از نماتدها بررسی شد. در این بررسی 12 گونه متعلق به چهار جنس از خانواده Tylenchidae شناسایی گردید. چهار گونه <em>Boleodorus hyderi</em> ،<em>Filenchus</em> <em>balcarceanus</em>،<em>Discotylenchus attenuatus</em> و <em>Tylenchus naranensi</em>از خانوادهTylenchidaeشرح داده میشوند که دوگونهاول برای فون نماتدهای ایران جدید میباشند.
ریختشناسی,ریختسنجی,سیبزمینی,ایران,نماتد انگل گیاهی
https://jpp.um.ac.ir/article_39433.html
https://jpp.um.ac.ir/article_39433_848aa365215dc87f433a286d7f45a3dc.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
ارزیابی سطح آنزیمهای دفاعی القاء شده در اثر قارچهای آنتاگونیست علیه نماتد ریشهگرهی Meloidogyne javanica در نهالهای پسته
25
37
FA
فاطمه
مهدینژاد
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
zinodini@yahoo.com
اعظم
زین الدینی ریسه
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
zeynadini@vru.ac.ir
ابراهیم
صداقتی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
sedaghati@vru.ac.ir
حسین
علایی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
hossein.alaei@vru.ac.ir
محمد
مرادی
پژوهشکده پسته، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رفسنجان
moradi@pri.ir
10.22067/jpp.2021.32842.0
پسته از مهمترین محصولات صادراتی کشور است و نماتد ریشهگرهی از عوامل خسارتزا در تولید این محصول است. در این پژوهش اثرات مهار زیستی قارچهای میکوریز وزیکولار– آرباسکولار (<em>Funneliformis mosseae, Rhizophagus intraradices, Funneliformis caledonius</em>)، <em>Tricoderma</em> ,<em>Tricoderma aureoviride)</em> (<em>Tricoderma harzianum</em>و مخلوط دو قارچ علیه <em> M. javanica</em>تحت شرایط گلخانهای بررسی شد. به منظور بررسی تاثیر قارچهای آنتاگونیست بر القاء آنزیمهای دفاعی در نهالهای پسته رقم بادامی ریز زرند پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دوازده تیمار در سه تکرار در گلخانه انجام شد. مقایسة میانگین تیمارها با استفاده از آزمون دانکن اجرا گردید. سطح آنزیمهای دفاعی فنیلآلانیل آمونیالیاز (PAL)، پراکسیداز (POX) و پلیفنل اکسیداز (PPO)، در چهار زمان یک و نیم، سه، پنج و نیم و دوازده روز بعد از مایهزنی نماتد اندازهگیری شدند. آزمایش دیگری به منظور ارزیابی پتانسیل قارچهای آنتاگونیست بر کنترل نماتد ریشهگرهی در نهالهای پسته اعمال گردید. آزمایش دوم در قالب طرح کاملا تصادفی با شش تیمار و سه تکرار انجام شد. شاخصهای بیماریزایی در تیمارهای قارچی کاهش معنیداری را در مقایسه با شاهد نماتدی نشان دادند. تیمار <em>Tricoderma</em> در تمامی شاخصهای مورد بررسی تسبت به دیگر تیمارها تفاوت معنیداری نشان داد. شاخص تولید مثل در تیمار <em>Trichoderma</em> و تلفیق آن با میکوریز 72 و 3/33 درصد و جمعیت نماتدی برابر با 4/73 و 2/36 درصد در مقایسه با شاهد کاهش نشان داد. حداکثر میزان فعالیت آنزیمی برای POX، PPO در تیمارهای مختلف در روز دوازدهم به دست آمد. حداکثر مقدار برای فعالیت PAL در نهالهای تیمار شده با قارچهای میکوریز و <em>Tricoderma</em> پس از پنج و نیم روز ملاحظه شد.
پسته,مهار زیستی,میکوریز,Tricoderma
https://jpp.um.ac.ir/article_39825.html
https://jpp.um.ac.ir/article_39825_1f4976fdca47e5e9a4c9520fb546abad.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
تأثیر برخی ترکیبات سمی گیاهی و ایمیداکلوپراید بر پارامترهای بیوشیمیایی سرخرطومیحناییخرما (Rhynchophorus ferrugineus Olivier)
39
55
FA
امیر
پیری
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل
piriamir1370@gmail.com
نجمه
صاحب زاده
0000-0001-5736-1702
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل
najmeh.sahebzadeh@gmail.com
آرش
زیبایی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه رشت
arash.zibaee@gmx.com
عباس
خانی
0000-0003-1751-6233
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل
abbkhani@yahoo.com
10.22067/jpp.2021.32849.0
امروزه مبارزه با سرخرطومیحناییخرما بعنوان آفت قرنطینهای و مخرب نخلستانها بدلیل تغذیه از قسمتهای داخلی تنه درخت، صرفاً به مبارزه شیمیایی محدود گردیده که کاربرد بیرویه آفتکشهای مختلف مانند ایمیداکلوپراید باعث بروز مقاومت این حشره شده است. در این پژوهش اثر کشندگی ترکیبات سمی گیاهی شامل اسانسسیر و متابولیتهای ثانویهی آن (دیآلیلدیسولفاید، دیآلیلتریسولفاید) و اسانس اکالیپتوس و متابولیتهایثانویه آن (1و8-سینئول، آرومادندرن) بر فعالیت آنزیمی (استرازهایعمومی، گلوتاتیوناس-ترانسفراز، استیلکولیناستراز) سرخرطومی حناییخرما مطالعه و با ایمیداکلوپراید (فرم تجاری و مادهتکنیکال) مقایسه شدند. حشرات بالغ (نر و ماده) از نخلستانهای آلوده سراوان جمعآوری و در آزمایشگاه (3±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 12:12ساعت تاریکی: روشنایی) پرورش یافتند. آزمایشهای زیستسنجی روی لاروهای همسن (سن دوم) انجام شد. اثرات سمی تمام ترکیباتسمی به طور جداگانه و در حالتهای اختلاطدوگانه بررسی شدند. همچنین اثر حالتهای اختلاطدوگانه و مقادیر LC<sub>25</sub> و LC<sub>50</sub> وضعیت انفرادی هر ترکیب سمی بر میزان فعالیت آنزیمهای اشاره شده در 24 ساعت پساز تیمار ارزیابی شد. مقادیر غلظت کشنده بیستوپنج درصد (LC<sub>25</sub>) و غلظت کشنده پنجاه درصد (LC<sub>50</sub>) برای اسانس سیر، دیآلیلدیسولفاید، دیآلیلتری سولفاید بهترتیب برابر با "23/9 و 61/23"، " 33/2 و 64/4"، " 75/2 و 01/5" میکرولیتر بر میلیلیتر"؛ برای اسانس اکالیپتوس، 1و8-سینئول، آرومادندرن بهترتیب برابر با "46/12 و 41/33"، "26/4 و 83/7" ، "68/3 و 84/7" میکرولیتر بر میلیلیتر و برای فرمتجاری و مادهتکنیکال ایمیداکلوپراید بهترتیب برابر با "012/0 و 025/0" و "009/0 و 004/0 میکرولیتر بر میلیلیتر" تعیین شدند. اختلاطدوگانه LC<sub>50</sub>+LC<sub>50</sub> شامل "دی آلیلتریسولفاید+ مادهتکنیکال ایمیداکلوپراید"،"دیآلیلتریسولفاید+ آرومادندرن "، "دیآلیل تریسولفاید+ 1و8-سینئول"،"دیآلیلدیسولفاید+ مادهتکنیکال ایمیداکلوپراید"،"دیآلیلدیسولفاید+ آرومادندرن"، "دیآلیلدیسولفاید+ 1و8-سینئول" اثرات همافزایی داشتند. نتایج، افزایش معنیدار فعالیت استرازهای عمومی و گلوتاتیوناس-ترانسفراز را در لاروهای تیمار شده با وضعیت انفرادی ترکیباتسمی و حالتهای اختلاط دوگانه کاهش فعالیت گلوتاتیوناسترنسفراز را سبب شدند. کاهش معنیدار فعالیت استیلکولیناستراز در همه تیمارها مشاهده شد. نتایج نشان داد که کمترین و بیشترین غلظت ترکیباتسمی موردمطالعه برای 50 درصد مهار آنزیم استیلکولیناستراز با غلظت 328/0 میکرولیتر بر میلیلیتر اختلاط دوگانه "دیآلیلتری سولفاید+1و8-سینئول" و 485/4 میکرولیتر بر میلیلیتر اسانس سیر بدست آمد. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین (30/80 درصد) و کمترین (50/6 درصد) میزان مهار استیلکولیناستراز به ترتیب توسط غلظت 2 میکرولیتر بر میلی لیتر "دیآلیلتریسولفاید+1و8-سینئول" و غلظت 1/0 میکرولیتر بر میلی لیتر "فرم تجاری ایمیداکلوپراید بدست آمد. علیرغم کنترل بهتر سرخرطومیحناییخرما پس از تیمار با ایمیداکلوپرید در مقایسه با ترکیباتسمیگیاهی (اسانسها و متابولیتهای ثانویه)، مقاومت در برابر این آفت کش به دلیل قرار گرفتن در معرض طولانیمدت به اثبات رسیدهاست. بنابراین باتوجه نتایج اثرات همافزایی متابولیتهای ثانویه با هم یا حتی با ایمیداکلوپراید، کاهش فعالیت آنزیمهای سمزدا و همچنین استیلکولیناستراز مشاهده شد که بیانگر این نکته کلیدی است که آنزیمها قادر به حذف حالتهای اختلاط دوگانه از همولنف سرخرطومیحناییخرما نبودهاند، در نتیجه میتوانند در مدیریت این آفت نقش موثری ایفا نمایند. همچنین، برای افزایش کارایی متابولیتهای ثانویه نیاز است تا انواع فرمولاسیونهای آنها مانند نانوفرمولاسیونها جهت افزایش پایداری آنها در محیط مورد ارزیابی قرار گیرد. با توجه به کارآیی بالای حالتهای اختلاطدوگانه ترکیباتسمی بر فیزیولوژی سرخرطومیحناییخرما، میتوان با آزمایشهای تکمیلی در سطح نخلستانها به امکان جایگزینی آنها با آفتکش امیدوار بود.
آنزیم سم زدا,اختلاط دوگانه,حشره کش گیاهی,سمیت,هم افزایی
https://jpp.um.ac.ir/article_39637.html
https://jpp.um.ac.ir/article_39637_e88bf9aed4f0323e5c06d06b9da67c03.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
گردهشناسی عسل تولیدی زنبور عسل (Apis mellifera L.) در استان سمنان
57
67
FA
محمد
نیکنام
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
حسین
صادقی نامقی
0000-0002-8329-2699
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
sadeghin@um.ac.ir
حسن
نظریان
مرکز آموزش عالی امام خمینی (ره)، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
10.22067/jpp.2021.67070.0
برای شناسایی منابع شهد و گرده مورد استفاده زنبور عسل در مناطق مختلف استان سمنان در سال 1396، نمونههای استاندارد عسل بصورت تصادفی از زنبورداریهای 25 منطقه مختلف استان جمعآوری شد. دانههای گرده موجود در نمونههای عسل با دانههای گرده از گونههای گیاهی که در تشکیل عسل نقش دارند از نظر مرفولوژیکی مقایسه شدند. بر اساس تنوع مرفولوژیکی دانههای گرده موجود در نمونههای عسل تعداد 505 نوع دانه گرده متعلق به 83 خانواده گیاهی شناسایی شد. با توجه به تنوع و فراوانی دانههای گرده شناسایی شده در نمونههای عسل مطالعه شده، مهمترین گونههای گیاهی مورد استفاده زنبور عسل در مناطق مهم زنبورداری استان به ترتیب مربوط به تیرههای گیاهی کاسنی، بقولات، نعنائیان، رزاسه، چتریان، چلیپائیان، سوسن و آلاله بودند. در این تحقیق با استفاده از هموسایتومتر اقدام به شمارش دانههای گرده موجود در نمونههای استاندارد 10 گرمی عسل با 10 تکرار شد. از نظر تراکم تعداد دانه گرده در حجم استاندارد عسل مشخص شد که 4% از نمونهها دارای کمتر از 20000 دانه گرده در نمونه استاندارد (10 گرم عسل) بوده و در کلاس 1 (بسیار ضعیف) قرار گرفتند. هیچ نمونه عسلی در کلاس 2 یا ضعیف (20000 تا 100000 دانه گرده) قرار نگرفت. 72% از نمونهها در کلاس 3 یا متوسط (100000 تا 500000 دانه گرده در نمونه)، 16% نمونهها در کلاس 4 یا خوب (500000 تا1000000 دانه گرده) و 8% از نمونهها در کلاس 5 یا عالی (بیش از 1000000 دانه گرده) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که زنبور عسل معمولی در شرایط منطقه مورد مطالعه در رفتار چراگری وابستگی به گیاه خاصی ندارد. آنالیز دانههای گرده عسل نشان داد به استثنای چند مورد خاص، منابع مورد چرای زنبورهای عسل کارگر در شرایط منطقه بسته به فصل و شرایط، طیف متنوعی از گیاهان گلدار را در بر میگیرد.
دانه گرده,زنبور عسل,عسل,گردهشناسی عسل
https://jpp.um.ac.ir/article_39764.html
https://jpp.um.ac.ir/article_39764_453643a7e409ee7e3d4fe58511db07e2.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
تهیه نقشه پراکنش علفهای هرز مزارع نخود دیم استان کردستان با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی
69
89
FA
سحر
منصوریان
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
sahar.mansourian@stu-mail.um.ac.ir
ابراهیم
ایزدی دربندی
فردوسی
eizadi2000@yahoo.com
محمد حسن
راشد محصل
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
mhrmohassel@yahoo.com
مهدی
راستگو
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
m.rastgoo@um.ac.ir
همایون
کانونی
بخش تحقیقات زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، سنندج، ایران
hkanouni@yahoo.com
10.22067/jpp.2021.30942.0
بهمنظور شناسایی و تعیین غالبیت و تراکم علفهای هرز مزارع نخود دیم استان کردستان، تعداد 33 مزرعه نخود بهطور تصادفی بر اساس سطح زیر کشت و خصوصیات توپوگرافی در شهرستانهای سنندج، دهگلان، کامیاران، دیواندره و سقز، طی سال زراعی 92-1391 انتخاب شدند. در هر مزرعه در دو مرحله سه برگی و غلافبندی نخود، علفهای هرز به تفکیک جنس و گونه، شمارش و طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا توسط دستگاه سیستم موقعیتیاب جهانی تعیین و ثبت شدند. با استفاده از این اطلاعات نقشه پراکنش گونههای مختلف علفهای هرز مزارع نخود دیم استان کردستان در محیط ArcGIS تهیه شد. تعداد علفهای هرز مشاهدهشده در نمونهبرداری در مرحله سه برگی نخود، 51 گونه و بهترتیب خانوادههای کاسنی، گندمیان، چتریان و میخک دارای بیشترین فراوانی بودند. علفهای هرز مهم مناطق مورد بررسی در این مرحله بر اساس شاخص غالبیت به ترتیب شامل: بی تی راخ، پیچک صحرایی، سوزن چوپان، شنگ، گندم خودرو، شمعدانی وحشی و ماستونک بودند. تعداد علفهای هرز مشاهدهشده در نمونهبرداری در مرحله غلاف بندی، 58 گونه و بیشترین فراوانی بهترتیب مربوط به خانوادههای کاسنی، گندمیان، شب بو، چتریان و میخک بود. علفهای هرز مهم استان در این مرحله بر اساس غالبیت بهترتیب شامل: پیچک صحرایی، شنگ، فرفیون، سوزن چوپان، بی تی راخ، گوش بره و هندوانه ابوجهل بودند.
شاخص غالبیت,فراوانی,میانگین تراکم,یکنواختی
https://jpp.um.ac.ir/article_39791.html
https://jpp.um.ac.ir/article_39791_8cd845b603f8f6958f5cdabdb054b1a3.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
اثر دگرآسیبی دو رقم جو زراعی (Hordeum vulgare L.) بر رشد و ویژگیهای فیزیولوژیکی ریزوم پیچک (Convolvulus arvensis L.)
91
101
FA
عادل
مدحج
گروه شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران
adelmodhej2006@yahoo.com
روزبه
فرهودی
گروه شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران
rfarhoudi@gmail.com
عصمت
رحمتی قلعه علیخانی
گروه شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران
10.22067/jpp.2021.32347.0
به منظور بررسی اثر دگرآسیبی بقایای دو رقم بومی و اصلاح شده جو بر رشد ریزوم علفهرز پیچک این تحقیق در سال 1392 در آزمایشگاه بذر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر و در محیط کشت گلدان انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار بود. فاکتورهای آزمایش شامل دو رقم جو (توده بومی و 10 سراسری) و تیمار بقایای جو مخلوط شده با خاک شامل 10، 20، 30 و 40 گرم در هر کیلوگرم خاک بودند. همچنین یک تیمار شاهد بدون بقایا نیز در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر رقم، مقدار بقایا و برهمکنش آنها بر فعالیت پراکسیداز، گلایتیتون ردکتاز، کاتالاز، آلفا آمیلاز، درصد اسیدهای چرب، غلظت مالون دی آلدهید و هورمونهای جیبرلین و آبسیزیک اسید در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. افزایش مقدار بقایا باعث کاهش فعالیت آنزیمهای آلفا آمیلاز و کاتالاز شد. اثر بقایای توده بومی بر فعالیت آلفاآمیلاز بیشتر از رقم جو 10 سراسری بود، به نحویکه اختلاط 40 گرم بقایای توده بومی و رقم 10 سراسری در کیلوگرم خاک، به ترتیب فعالیت این آنزیم را 38 و 5/79 درصد نسبت به شاهد بدون بقایا کاهش داد. افزایش مقدار بقایا باعث کاهش غلظت هورمون جیبرلین و افزایش هورمون آبسیزیک اسید شد. شیب تغییرات کاهش غلظت هورمون جیبرلین و افزایش آبسیزیک اسید در رقم توده بومی بیشتر از رقم 10 سراسری بود. فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان در واکنش به افزایش مقدار بقایا تا حدود 20 گرم در کیلوگرم خاک افزایش و سپس به طور معنیدار کاهش یافتند. کاهش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در مقادیر بالای بقایا جو باعث افزایش مقدار اسیدهای چرب و مالوندیآلدهید شد که بر پراکسیداسیون غشای سلولی دلالت داشت. بطور کلی، بقایای رقم بومی در مقایسه با رقم 10 سراسری از اثر زیانبار بیشتر در تمامی صفات مورد مطالعه ریزوم و گیاهچه پیچک برخوردار بوده و به نظر میرسد در مناطقی که علفهرز پیچک غالب میباشد میتوان از این بقایای این رقم برای کاهش خسارتهای این علفهرز استفاده نمود.
آلفا آمیلاز,آنزیمهای آنتیاکسیدان,جوانهزنی,مواد آللوشیمیایی,هورمون گیاهی
https://jpp.um.ac.ir/article_39896.html
https://jpp.um.ac.ir/article_39896_63fc9b40381fe38fd762565bb38ccec0.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
بررسی تأثیر علفکشهای ایمازاتاپیر، پندیمتالین و اکسیفلورفن در کنترل علفهایهرز سویا در استان گلستان
103
115
FA
معصومه
یونس آبادی
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
myounesabadi8@gmail.com
مرتضی
نورعلیزاده اطاق سرا
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران
mnouralizade@yahoo.com
لیلا
حبیبیان
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
h_leyla9257@yahoo.com
علیرضا
ساوری نژاد
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
savarialireza@gmail.com
10.22067/jpp.2021.32671.0
به منظور کنترل علفهایهرز مزارع سویا، آزمایشی در سال زراعی 1395 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 18 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: 5 تیمار (استفاده از علفکش تریفلورالین 5/2 لیتر در هکتار، متریبوزین 5/0 کیلوگرم در هکتار، متریبوزین 5/0 کیلوگرم در هکتار+ تریفلورالین 5/2 لیتر در هکتار، ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار، ایمازاتاپیر 8/0 لیتر در هکتار) بصورت خاکمصرف، 6 تیمار (استفاده از اکسیفلورفن 75/0 لیتر در هکتار، پندیمتالین 3 لیتر در هکتار، ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار، ایمازاتاپیر 8/0 لیتر در هکتار، متریبوزین 3/0 کیلوگرم در هکتار+ ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار، پندیمتالین 5/2 لیتر در هکتار+ ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار) بعد از کشت و قبل از سبز شدن و 6 تیمار (کاربرد علفکشهای اکسیفلورفن 5/0 لیتر در هکتار، بنتازون 5/1 لیتر در هکتار، ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار، ایمازاتاپیر 8/0 لیتر در هکتار، ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار+ بنتازون 1 لیتر، ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار+ کلتودیم 1 لیتر در هکتار) بعد از سبز شدن در مرحله 6-4 برگی علفهایهرز و یک تیمار شاهد بدون علفهرز (وجین دستی). نتایج نشان داد کلیه تیمارها سبب کاهش درصد تراکم علفهایهرز نسبت به تیمار شاهد گردیدند گرچه تیمار ایمازاتاپیر 8/0 لیتر در هکتار قبل از کشت مخلوط با خاک بیشترین کاهش را در تراکم علفهرز نسبت به شاهد سبب گردید بطوریکه با تیمار وجین در یک گروه آماری قرار گرفت و تیمار پندیمتالین 5/2 لیتر در هکتار+ ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار بلافاصله بعد از کشت و قبل از سبز شدن محصول و تیمار متریبوزین 3/0 کیلوگرم در هکتار+ ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار بلافاصله بعد از کشت و قبل از سبز شدن محصول در رتبههای بعدی قرار گرفتند. بیشترین درصد افزایش عملکرد نسبت به شاهد بعد از تیمار وجین در تیمارهای ایمازاتاپیر 8/0 لیتر در هکتار قبل از کشت مخلوط با خاک، تیمار پندیمتالین 5/2 لیتر در هکتار+ ایمازاتاپیر 6/0 لیتر در هکتار بلافاصله بعد از کشت وقبل از سبز شدن محصول و تیمار ایمازاتاپیر 8/0 لیتر در هکتار بلافاصله بعد از کشت و قبل از سبز شدن محصول مشاهده شد. بنابراین با توجه به نتایج این بررسی استفاده از علفکش ایمازاتاپیر 8/0 لیتر در هکتار قبل از کشت یا بصورت پیشرویشی یکی از تیمارهای موفق در کنترل علفهایهرز مزارع سویا میباشد و اختلاط این علفکش با پندیمتالین جهت افزایش طیف علفکشی بلامانع است.
ایمیدازولینون,دی نیتروآنیلین,دی فنیل اتر,گیاهسوزی,مبارزه شیمیایی
https://jpp.um.ac.ir/article_39430.html
https://jpp.um.ac.ir/article_39430_b309357000d22fe5cad69aaaed2434f2.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
تأثیر پیشتیمار بذر آفتابگردان(Helianthus annuus L.) با پلاسمای سرد بر عملکرد و اجزای عملکرد آن در رقابت با علفهای هرز
117
130
FA
مژگان
خاکیان
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود
mojgankhakian@yahoo.com
حسن
مکاریان
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود
h.makarian@yahoo.com
مهدی
برادران فیروزآبادی
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود
m.baradaran.f@gmial.com
مهدی
مومنی
گروه فیزیک پلاسمای دانشکده فیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
mehdy_momeny@yahoo.com
حسین
میرزایی مقدم
گروه مکانیک بیوسیستم، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود
hosseinsg@yahoo.com
10.22067/jpp.v35i1.85816
پیش تیمار بذر گیاه زراعی با پلاسمای سرد از طریق تسریع جوانهزنی بذر می تواند قابلیت رقابت آن را با علف های هرز افزایش دهد. بهمنظور ارزیابی تأثیر پیشتیمار بذر با پلاسمای سرد بر عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان در حضور علفهای هرز، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 95-1394 در مزرعهی تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل: پیش تیمار بذر در شش سطح، شاهد (بدون پیشتیمار)، خیساندن بذر در آب به مدت 10 ساعت، پیشتیمار بذور با پلاسمای سرد به مدت 15 و 30 ثانیه، خیساندن بذر در آب مقطر به مدت 10 ساعت + پلاسمای سرد به مدت 15 و 30 ثانیه و روش کنترل علفهای هرز در سه سطح: عدم وجین، وجین تمام فصل و کاربرد تریفلورالین (1200 گرم ماده مؤثره در هکتار) بودند. نتایج نشان داد که اثرمتقابل بین فاکتورهای آزمایشی بر تعداد دانه در طبق، عملکرد بیولوژیک و دانه، شاخص برداشت، عملکرد روغن آفتابگردان و وزن خشک علفهایهرز معنیدار (01/0 p ≤ ) بود. در حضور علفهای هرز، روشهای مختلف پیشتیمار بذری سبب افزایش معنی دار در تعداد دانه در طبق و عملکرد بیولوژیک آفتابگردان شد. همچنین، پیشتیمار بذر با پلاسمای سرد به مدت 30 ثانیه عملکرد روغن و دانه را بهترتیب به میزان 8/68 و 5/58 درصد در حضور علفهای هرز نسبت به تیمار شاهد (عدم پیش تیمار در حضور علفهای هرز) افزایش داد. براساس نتایج این پژوهش، پیشتیمار بذر با پلاسمای سرد میتواند صفات رشدی و عملکرد آفتابگردان را از طریق بهبود قابلیت رقابت آن با علفهای هرز افزایش دهد.
تریفلورالین,خیساندن بذر در آب,کنترل غیرشیمیایی,مدیریت تلفیقی علفهای هرز
https://jpp.um.ac.ir/article_37821.html
https://jpp.um.ac.ir/article_37821_e56ab43798b4026f4ddc833e7f2dd7a6.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
35
1
2021
04
21
مطالعه تأثیر همجواری و تغییرات کیفیت نور بر بروز برخی از مکانیسمهای اجتناب از سایه در گیاه لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris)
131
141
FA
علی
باقری
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
alibagheri696@yahoo.com
قربانعلی
اسدی
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
asadi@um.ac.ir
علی
قنبری
0000-0002-2300-929X
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
ghambari@um.ac.ir
10.22067/jpp.2021.32827.0
برگ گیاه، با قابلیت فیلترسازی طیفهای مختلف نور سبب تغییر در کیفیت نور میگردد. تغییر در کیفیت نور سبب بروز پدیدهای با عنوان مکانیسمهای اجتناب از سایه در گیاه میشود. به منظور ارزیابی اثر همجواری بر مکانیسمهای اجتناب از سایه در گیاه لوبیا قرمز، آزمایشی به صورت گلدانی در تابستان 96 و بهار 97 در گلخانهی تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد اجراء شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار و شامل چهار تیمار عدم همجواری (رشد گیاه بدون حضور گونهی همجوار) و رشد گیاه مرکزی به ترتیب همجوار با 1، 2 و 3 بوته لوبیا قرمز انجام گرفت. در پایان آزمایش نسبت نور قرمز به قرمز دور (R:FR) ارتفاع، زیستتودهی اندامهای گیاه، شاخص سطح برگ، طول دمبرگ، تقارن گیاه، حجم تاج گیاه و تانژانت زاویهی پایینترین برگ گیاه به عنوان برخی از مکانیسمهای اجتناب از سایه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد کمترین میزان کیفیت نور رسیده به تاجپوشش لوبیا قرمز به میزان 50/0 از تیمار سه بوتهی همجوار به دست آمد. بیشترین میزان ارتفاع (28 سانتیمتر) و کمترین میزان طول دمبرگ (55/4 سانتیمتر) از تیمار عدم همجواری حاصل شد. همچنین بعد از تفکیک گیاه به قسمتهای چپ و راست بیشترین نرخ برهمخوردگی تقارن از تیمار یک بوتهی همجوار (23/0 درصد) بدست آمد. تانژانت زاویهی پایینترین برگ گیاه (35/1) از تیمار 3 بوتهی همجوار حاصل شد که نشان از تلاش بیشتر برگها جهت کشیدگی خود به سمت بالا میباشند. در این آزمایش، تاثیر کیفیت نور بر روی دو مولفه (تقارن و تانژانت زاویهی برگ اول) برای اولین بار به عنوان مکانیسمهای اجتناب از سایه معرفی گردید. همچنین افزایش تعداد گیاهان همجوار به دلیل کاهش کیفیت نور سبب بروز مکانیسمهای اجتناب از سایه از جمله کاهش رشد عرضی، کاهش شاخص سطح برگ و زیستتودهی برگ گردید. بنابراین در گیاهانی مانند لوبیاقرمز که تولید غلاف و حصول عملکرد با رشد عرضی و تولید شاخههای فرعی همبستگی دارد، بررسی نقش کیفیت نور و مکانیسمهای اجتناب از سایه از اهمیت بالایی برخوردار میباشد.
تقارن,رقابت,زاویه برگ,سایه اندازی,کیفیت نور
https://jpp.um.ac.ir/article_39431.html
https://jpp.um.ac.ir/article_39431_80dfb69cc83a76a698a32db5897c8203.pdf