دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
ردیابی ژن phID در سودوموناس های فلورسنت فراریشه نخود و رابطه آن با کنترل بیولوژیکی بیماری پژمردگی نخود با عامل Fusarium oxysporum f. sp. Ciceris
407
416
FA
زهرا
ابراهیمی کاظم آباد
ebrahimi.zahra20@gmail.com
حمید
روحانی
rouhani-hamid@um.ac.ir
فاطمه
جمالی
عصمت
مهدیخانی مقدم
mahdikhani_e@yahoo.com
10.22067/jpp.v27i4.29752
پژمردگی فوزاریومی نخود با عامل Fusarium oxysporum f. sp. ciceris یکی از مهمترین بیماری های این گیاه در ایران به شمار می رود. به منظور کنترل بیولوژیکی این بیماری، سودوموناس های فلورسنت از فرا ریشه نخود در استان خراسان با استفاده از محیط کشت کینگ ب (KB) جداسازی و شمارش شدند. فعالیت ضد قارچی80 استرین باکتریایی علیه قارچ F. oxysporum f. sp. Ciceris(Foc) در دو محیط کینگ ب ((KB و سیب زمینی دکستروز آگار (PDA) بررسی شد. نتایج نشان داد که از بین 80 استرین مورد بررسی، 25/81 درصد استرینها در محیط KB و 37/94 درصد در محیطPDA دارای توانایی بازدارندگی از رشد قارچ بودند. بین تولید متابولیت های ضدقارچی با کاهش بیماری رابطه معنی داری مشاهده شد. این رابطه در مورد سیدروفورهای استرین ها دیده نشد. ردیابی phlD، ژن کلیدی در بیوسنتز آنتی بیوتیک 2و4- دی استیل فلوروگلوسینول ( DAPG) در استرینهای باکتریایی توسط واکنش زنجیره ای پلیمراز و با استفاده از آغازگرهای اختصاصیB2BF/BPR4 صورت گرفت. نتایج نشان داد که 20جدایه دارای ژن phlD بوده و قطعه ای به اندازهbp 629 در این جدایه ها تکثیر گردید. درآزمایش های گلخانه ای، جدایه T26 بهترین اثر را بر وزن تر ریشه و جدایه هایT90 و M2-15 بهترین اثر را بر وزن تر بخش های هوایی نشان دادند. در بین استرین های مورد بررسی جدایه M2- 15 بطور معنی داری بیشترین کاهش را در شدت بیماری نسبت به سایر جدایه ها موجب گردید.
نخود,پژمردگی فوزاریومی,کنترل بیولوژیک,آنتی بیوتیک2و4- دی استیل فلوروگلوسینول,سودوموناس فلورسنس
https://jpp.um.ac.ir/article_34300.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34300_bdd37961cda2d8c4c83cb6d6288e8171.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
معرفی برخی از کنههای شکارگر بالاخانوادههای Bdelloidea، Erythraeoidea و Raphignathoidea در باغهای میوه دانهدار شهرستان مشهد، ایران
417
426
FA
سعید
پاکطینت سئیج
حسین
صادقی نامقی
0000-0002-8329-2699
دانشگاه فردوسی مشهد
sadeghin@um.ac.ir
مجتبی
حسینی
m.hosseini@um.ac.ir
سعید
هاتفی
s.hatefi@gmail.com
10.22067/jpp.v27i4.29878
کنههای شکارگر پیشاستیگمات از مهمترین دشمنان طبیعی کنههای تارتن میباشند. به منظور بررسی فون کنههای بالاخانوادههای Raphignathoidea، Bdelloidea و Erythraeoidea روی درختان میوهدانهدار در مناطق مختلف شهرستان مشهد نمونهبرداریهای متعددی در فصول زراعی سالهای 1388 و 1389 از خاک، اندامهای هوایی و علفهای هرز بستر باغهای میوه به عمل آمد. نمونهها پس از جداسازی، در لاکتوفنل شفافسازی شده و از آنها اسلاید میکروسکوپی تهیه گردید. در این بررسی، در مجموع 18 گونه از 15 جنس متعلق به 6 خانواده به شرح فهرست زیر شناسایی شدند که یک گونه برای فون ایران و 1۴ گونه برای فون استان خراسانرضوی جدید بودند که به ترتیب با ** و* مشخص شدهاند. اسلاید های میکروسکوپی در مجموعه گروه گیاه پزشکی دانشگاه فردوسی مشهد نگهداری می شوند. گونههای جمعآوری شده عبارتند از:
1. Family Bdellidae: Spinibdella cronini (Baker & Balock, 1944)*; Bdella muscorum Ewing, 1909*; Biscirus silvaticus (Kramer, 1881); Cyta lattiresris (Hermann, 1804); Bdellodes kazeruni Ostovan & Kamali, 1995*, 2. Family Cunaxidae: Cunaxa setirostris (Hermann, 1804)*; Pulaeus glebulentus Den Heyer, 1980**; Cunaxoides croceus Koch, 1838*, 3. Stigmaeidae: Ledermuelleriopsis zahiri Khanjani & Ueckermann, 2002*; Agistemus industani Gonzalez, 1965*; Stigmaeus elongatus Berlese, 1886*; Eustigmaeus anauniensis (Canestrini, 1889), 4. Raphignathidae: Raphignathus zhaoi Hu, Jing & Liang, 1995*; R. giselae Meyer & Ueckermann, 1989*, 5. Eupalopsellidae: Eupalopsellus crotovallaris Van Dis & Ueckermann, 1993*, 6. Erythraeidae: Erythraeus (Zaracarus) iranicus Saboori & Akrami, 2001*; Erythraeus (Zaracarus) kurdistaniensis Khanjani & Ueckermann, 2005*; Erythraeus (Erythraeus) garmsaricus Saboori, Goldarazana & Khajeali, 2004*.
در بین گونههای جمعآوری و شناسایی شده در این بررسی، گونه Eustigmaeus anauniensis (Canestrini, 1889) دارای بیشترین فراوانی و پراکنش جغرافیایی بود.
فون,دشمنان طبیعی,پیشاستیگمایان,مشهد,ایران
https://jpp.um.ac.ir/article_34314.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34314_f6db46137336ee425b07dd5d00423301.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
شناسایی و تعیین ترادف ژن پروتئین پوششی ویروس پیچیدگی برگ زرد گوجه فرنگی در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی
427
433
FA
سارا
قارونی کاردانی
0000-0002-2040-1691
saragharooni@yahoo.com
بهروز
جعفرپور
jafarpour226@yahoo.com
محسن
مهرور
0000-0003-1042-8660
mehrvar@um.ac.ir
سعید
طریقی
0000-0003-1021-9877
starighi@um.ac.ir
10.22067/jpp.v27i4.29879
ویروس پیچیدگی برگ زرد گوجه فرنگی (Tomato yellow leaf curl virus) یکی از مخرب ترین ویروس های گوجه فرنگی در نواحی گرمسیر و نیمه گرمسیر جهان محسوب می شود. به منظور شناسایی و ردیابی ویروس مذکور، در طی بازدید از مزارع، گلخانه ها و تونل های کاشت گوجه فرنگی استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی طی سال های 1388 تا 1390، نمونههای مشکوک به آلودگی جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل گردید. استخراج دی. ان. ای از برگهای تازه نمونه های مشکوک به آلودگی، با استفاده از بافرCTAB انجام شد. در آزمون PCR پس از بکاربردن جفت آغازگرهای دژنره اختصاصیDNA-A در جمینی ویروس های منتقل شونده با سفید بالک، قطعه ای به اندازه تقریبی 550 جفت باز تکثیر شد که نشان دهنده آلودگی به ویروس TYLCV در مناطق بررسی شده دارد. ژن کامل پروتئین پوششی ویروس با استفاده از جفت آغازگرهای اختصاصی طراحی شده به اندازه تقریبی 776 جفت باز تکثیر و همسانه سازی شد و دندروگرام با استفاده از ترادف ژن پوشش پروتئینی با نرم افزار MEGA5 و به روش Neighbor joining ترسیم گردید. نتایج حاصل از آنالیزهای فیلوژنی نشان داد که جدایه های خراسان رضوی و شمالی در کنار جدایه های اسرائیل (AB110218) و شیراز (GU076444) در یک گروه و جدایه خراسان جنوبی در گروه جداگانه ای قرار گرفته و رابطه نزدیکی را با جدایه های جیرفت (GU076452) و عمان (DQ644565) نشان داد. این نتایج نشان میدهد که از زمان اولین گزارش از وجود TYLCV در استانهای جنوبی کشور تاکنون، دامنه پراکنش این ویروس به سمت عرضهای جغرافیایی بالاتر کشیده شده به نحوی که وجود میزان بالای آلودگی از شهرستان نیشابور و درگز در این تحقیق گزارش میشود.
ویروس پیچیدگی برگ زرد گوجه فرنگی (TYLCV),واکنش زنجیره ای پلیمراز,آنالیز فیلوژنی,همسانه سازی
https://jpp.um.ac.ir/article_34319.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34319_daf0318c9207eb7129e58a80dabba3a8.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
تاثیر گیاهان پوششی و فاصله ردیف کاشت بر کنترل علف های هرز و عملکرد در سیب زمینی
434
441
FA
فاطمه
صمدی
hr_chamanabad@yahoo.com
حمیدرضا
محمددوست چمن آباد
hr_chamanabad@yahoo.com
10.22067/jpp.v27i4.29881
با توجه به اهمیت توسعه کشاورزی پایدار، استفاده از روش های مدیریت غیر شیمیایی، از جمله گیاهان پوششی و کاهش فاصله ردیف های کاشت، نقش مهمی در کنترل علف های هرز و کاهش استفاده از علفکش ها دارند. بدین منظور آزمایشی در سال زراعی 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل نوع گیاه پوششی در چهار سطح (چاودار، گندم، شبدر قرمز، بدون گیاه پوششی) و فاصله ردیف کاشت سیب زمینی در سه سطح (45، 60 و 75 سانتی متر) بودند. نتایج نشان داد که نوع گیاه پوششی و فاصله ردیف کاشت تاثیر معنی داری بر تراکم و وزن خشک علف های هرز، شاخص تنوع گونه ای شانون-وینر و عملکرد غده سیب زمینی داشت. کاشت گیاه پوششی تراکم علف های هرز را 5/48 درصد کاهش داد. با افزایش فاصله ردیف کاشت از 45 سانتی متر به 75 سانتی متر، تراکم علف های هرز سه برابر افزایش یافت. کاشت گیاهان پوششی تراکم و وزن خشک علف های هرز را به اندازه کاهش فاصله ردیف های کاشت کاهش دادند. حداکثر عملکرد سیب زمینی در گیاه پوششی گندم و با فاصله ردیف 60 سانتی متر به دست آمد. این داده ها نشان می دهد که گیاهان پوششی و ردیف های کاشت باریکتر می توانند به مدیریت غیرشیمیایی علف های هرز در کشاورزی پایدار کمک نمایند.
مدیریت غیرشیمیایی علف های هرز,کشاورزی پایدار,فاصله ردیف کاشت,گیاه پوششی
https://jpp.um.ac.ir/article_34339.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34339_a9eba5dd2e96d386f116cb2bc8b12376.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
بررسی اثر زمان نگهداری تخم میزبان و آلودگی به باکتری همزیست Wolbachia در ویژگیهای کیفی زنبور پارازیتوئیدTrichogramma brassicae Bezdenko (Hym.:Trichogrammatidae)
442
451
FA
احمد
عاشوری
مجتبی
حسینی
m.hosseini@um.ac.ir
10.22067/jpp.v27i4.29882
هزینههای پرورش حشرات و تأمین مقدار کافی دشمنان طبیعی در زمان مناسب از موانع اصلی گسترش کنترل بیولوژیک به روش اشباعی هستند. ذخیره سازی این عوامل، علاوه بر افزایش انعطاف پذیری در زمان تولید، و امکان همزمانی دشمنان طبیعی با دوره طغیان آفت می تواند در کاهش هزینههای تولید انبوه نیز موثر باشد. در مورد پارازیتوئید ها می توان بجای خود پارازیتوئید میزبان را ذخیره سازی کرد، در این روش به دلیل عدم نیاز به زنده ماندن حشرات میزبان بعد از ذخیره سازی، محدوده دمایی و دوره نگهداری میزبان میتواند بسیار بیشتر از آن در مورد پارازیتوئیدها و شکارگرها باشد. در این تحقیق اثر زمان نگهداری تخم میزبان Ephestia kuehniella در سرما، روی ویژگیهای کیفی Trichogramma brassicae بررسی شد. با توجه به شناسایی سوش ماده زای آلوده به Wolbachia از این گونه در ایران و مزایای نسبی سوش تک جنسی نسبت به دوجنسی، این تیمارها روی هر دو سوش زنبور تریکوگراما، آلوده به باکتری ولباخیا و غیر آلوده اعمال شد. ویژگیهای مورد استفاده در کنترل کیفیت شامل نرخ پارازیتیسم، طول دوره رشد و نمو، نرخ ظهور، طول عمر و زادآوری افراد ماده و تعداد افراد بی بال بود. نتایج این تحقیق بیانگر اثر منفی زمان نگهداری تخم میزبان روی بعضی ویژگیهای کیفی زنبور تریکوگراما بود. طول دوره رشد و نمو، نرخ ظهور، زادآوری، طول عمر و بی-بالی، بطور معنی داری تحت تأثیر زمان نگهداری تخم میزبان بودند. اما به دلیل تاثیر متفاوت زمان نگهداری تخم میزبان روی دو سوش مورد بررسی به نظر می رسد بتوان با انتخاب سوش مناسب اثرات منفی نگهداری تخم های میزبان در سرما را کاهش داد.
بیدآرد,ذخیره سازی در سرما,کنترل کیفیت,ماده زایی,ولباخیا
https://jpp.um.ac.ir/article_34352.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34352_1c164dfa264002adb725901938eaadd7.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
اثر شوری و درجه حرارت بر خصوصیات جوانه زنی، رشد گیاهچه، محتوای سدیم و آب علفهرز مهاجم خربزه وحشی
452
458
FA
سیما
سهرابی
simsoh@gmail.com
علی
قنبری
0000-0002-2300-929X
ghambari@um.ac.ir
محمد حسن
راشد محصل
دانشکده کشاورزی
mhrmohassel@yahoo.com
مهدی
نصیری محلاتی
mnassiri@um.ac.ir
جاوید
قرخلو
gherekhloo@gau.ac.ir
10.22067/jpp.v27i4.29883
به منظور بررسی اثر متقابل دما و شوری بر جوانهزنی و رشد گیاهچه خربزه وحشی (Cucumis melo) آزمایشی بصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. فاکتورها شامل 4 سطح دمایی ( 25 ،30، 35 و 40 درجه سانتیگراد) با 5 سطح شوری (0، 2/0-،4/0-، 6/0-، 8/0- ، 1- و 2/1 -مگاپاسگال) بود. صفاتی همچون سرعت و درصد جوانه زنی، طول ساقهچه و ریشهچه، شاخص بنیه گیاهچه (SVI)6 ، محتوی سدیم و میزان جذب آب توسط گیاهچهها بررسی شد. سرعت جوانه زنی در دماهای 30 و 35 درجه سانتیگراد بیشتر از دماهای 25 و 40 درجه سانتی گراد بود. طول ساقهچه و ریشهچه و شاخص بنیه گیاهچه در دماهای 30 و 35 درجه سانتی گراد بیشتر بود. نتایج نشان داد در دمای 35 درجه سانتیگراد و غلظت NaCl 8/0- مگاپاسگال درصد جوانه زنی نزدیک به 80 درصد بود. با افزایش غلظت نمک NaCl جوانه زنی، رشد گیاهچه و میزان جذب آب محدود شد، ولی محتوای سدیم در گیاهچهها افزایش یافت. مقایسات میانگین صفات اندازهگیری شده، نشان داد بین غلظتهای مختلف شوری تفاوت معنیداری وجود داشت، این موضوع بین دماهای 25 و 40 درجه سانتی گراد با دمای 30 و 35 درجه سانتی گراد بیشتر نمایان بود.
شاخص بنیه گیاهچه,جذب آب,ساقهچه,ریشهچه
https://jpp.um.ac.ir/article_34369.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34369_957d9950c7a8486eb2edb0d6d6e978cc.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
مقایسه قدرت رقابتی گیاهان پوششی لگومینه در مقابل علف های هرز ذرت
459
466
FA
شهرام
نظری
استادیار پژوهش، بخش اصلاح و تهیه بذر، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
shahram_nazari1986@yahoo.com
فائزه
زعفریان
0000-0002-2601-8909
ساری، دانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی ساری
fa_zaefarian@yahoo.com
اسفندیار
فرهمندفر
e.farahmand@sanaru.ac.ir
10.22067/jpp.v27i4.29889
به منظور بررسی توان رقابتی گیاهان پوششی لگومینه در برابر علف های هرز ذرت، آزمایشی در سال زراعی 1390 به صورت بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه گیاه پوششی، سویا (Glycine max L.)، شنبلیله (Trigonella foenum gracu L.)و لوبیا چشم بلبلی (Vigna unguiculata L.)در دو تاریخ مختلف کاشت (همزمان با گیاه ذرت و 21 روز بعد از کاشت گیاه ذرت) همراه با دو شاهد (بدون وجین و با وجین) بود. در این بررسی شاخص رقابت (CI)، شاخص تحمل (AWC)، عملکرد دانه و ویژگی های مورفولوژیک ذرت مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گیاهان پوششی از نظر شاخص تحمل و رقابت با علف های هرز تفاوت معنی داری وجود داشت. به طوری که کاشت 21 روز بعد گیاه پوششی لوبیا چشم بلبلی با بیشترین شاخص رقابتی شناسایی شد. همچنین تاریخ کاشت همزمان و کاشت 21 روز بعد گیاه پوششی شنبلیله دارای پایین ترین شاخص رقابتی (به ترتیب 64/0 و 32/0) بودند. تاریخ کاشت همزمان و کاشت 21 روز بعد گیاه پوششی سویا و کاشت 21 روز بعد لوبیا چشم بلبلی به دلیل بالا بودن میزان عملکرد دانه ذرت و کنترل مؤثر علف های هرز دارای بیشترین شاخص تحمل بودند. به طور کلی این تحقیق نشان داد که بیشترین عملکرد دانه ذرت با 3/11853 و 4/11447 کیلوگرم در هکتار به ترتیب مربوط به تیمار شاهد (با وجین) و کاشت 21 روز بعد گیاه پوششی لوبیا چشم بلبلی بود.
شاخص رقابتی,شاخص تحمل,لوبیا چشم بلبلی,سویا,شنبلیله
https://jpp.um.ac.ir/article_34398.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34398_866bd2b32bc613027d25d00b5b7ace75.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
تاثیر چند رژیم غذایی مصنوعی بر نشوونما و تولیدمثل مگس میوهی مدیترانهای Ceratitis capitata (Dip.; Tephritidae)
467
475
FA
زکیه
احمدی
afshari@gau.ac.ir
علی
افشاری
ahvazuniv@yahoo.com
شعبانعلی
مافی پاشاکلائی
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی مازندران
mafiali@hotmail.com
محسن
یزدانیان
0000-0001-7321-7997
mohsenyazdanian@gau.ac.ir
10.22067/jpp.v27i4.29892
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سه رژیم غذایی لاروی و چهار رژیم غذایی حشرات کامل بر نشوونما و تولیدمثل مگس میوه ی مدیترانه ای، Ceratitis capitata (Wiedemann)، انجام شد. رژیمهای غذایی لاروی بر پایهی سبوس گندم، جوانهی گندم و پروتئین سویا و رژیمهای غذایی حشرهی کامل بر پایهی آب عسل، پروتئین هیدرولیزه شده، مخمر+شکر و مخمر+شکر+میوهی موز ساخته شدند. تمام آزمایشها در دمای 2±25 درجهی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دورهی نوری 13 ساعت روشنایی به 11 ساعت تاریکی و در قالب طرح کاملاً تصادفی برای رژیمهای غذایی لاروی و فاکتوریل برای رژیمهای غذایی حشرات کامل انجام شدند. کوتاهترین طول دورهی لاروی، بیشترین درصد زندهمانی لاروها، بیشترین وزن شفیرهها و بیشترین وزن حشرات ماده به رژیم غذایی لاروی ساخته شده بر پایهی جوانهی گندم تعلق داشتند و میانگین آنها به ترتیب 07/0±7/6 روز، 6/2±3/69 درصد، 007/0±7/9 میلیگرم و 2/0±3/7 میلیگرم اندازهگیری شد. در مقابل، لاروهای پرورش یافته روی رژیم غذایی حاوی پروتئین سویا، طولانیترین دورهی نشوونما، کمترین درصد زندهمانی، کمترین وزن شفیرهها و کمترین درصد ظهور حشرات کامل را به ترتیب با میانگینهای 11/0±54/7 روز، 3/1±60 درصد، 06/0±98/8 میلیگرم و 85/0±84/79 درصد داشتند. همچنین، بر اساس نتایج به دست آمده از تاثیر رژیمهای غذایی حشرات کامل، مگسهایی که در دورهی لاروی از رژیمهای غذایی حاوی سبوس یا جوانهی گندم به علاوهی مخمر آبجو و در دورهی حشرهی کامل از مخلوط مخمر و شکر تغذیه کرده بودند از بیشترین طول دورهی تخمریزی، زادآوری و درصد تفریخ تخم به ترتیب با میانگینهای 85/0±75/23روز، 9/5±2/115 عدد تخم به ازای هر فرد ماده در طول عمر و 64/2±1/78 درصد برخوردار بودند. به عنوان یک نتیجهگیری کلی، استفاده از رژیمهای غذایی بر پایهی جوانه یا سبوس گندم به منظور پرورش انبوه لاروها و مخمر+شکر جهت تغذیهی حشرات کامل مگس میوهی مدیترانهای توصیه میشود.
مگس میوهی مدیترانهای,رژیم غذایی مصنوعی,نشوونما,تولیدمثل
https://jpp.um.ac.ir/article_34418.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34418_26182b4f30f1e9f43d32b8e84d74a488.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
تأثیر دما بر سرعت جوانه زنی دو توده علف شور (Salsola kali L.) بر اساس مدل های رگرسیونی
476
483
FA
ریحانه
عسگرپور
sajad.mijani@stu-mail.um.ac.ir
سجاد
میجانی
رضا
قربانی
reza-ghorbani@um.ac.ir
10.22067/jpp.v27i4.29893
علف شور (Salsola kali L.)، علف هرز پهن برگ یک ساله تابستانه چهار کربنه، متحمل به خشکی و شوری متعلق به خانواده Chenopodiaceae می باشد که بذر فراوانی تولید می کند. به منظور تعیین دماهای کاردینال جوانه زنی این علف هرز، بذور آن از دو استان خراسان شمالی (فاروج) و رضوی (مشهد) جمع آوری و آزمایشی با تیمارهای دمایی ثابت 5، 10، 20، 30، 35، 40 و 45 درجه سانتی گراد با 12/12 ساعت روشنایی/ تاریکی در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه تحقیقات علفهای هرز دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. برای تعیین دماهای کاردینال جوانه زنی از مدلهای رگرسیونی غیر خطی چند جمله ای درجه دوم، خطوط متقاطع و 5-پارامتری بتا استفاده شد. نتایج نشان داد که دما تأثیر معنی داری بر درصد و سرعت جوانه زنی داشت. در هر دو توده، بالاترین درصد جوانه زنی در دامنه حرارتی10 تا 40 درجه سانتی گراد مشاهده شد، درحالیکه بالاترین سرعت جوانه زنی در دامنه حرارتی 20 تا 40 درجه سانتی گراد بدست آمد. مدل 5-پارامتری بتا برای توده خراسان رضوی و مدل خطوط متقاطع برای توده خراسان شمالی بر اساس بالاترین مقدار R2adj مناسب ترین برازش را نشان دادند. دماهای کاردینال برای بذور توده خراسان شمالی 35/2، 35 و 35/48 درجه سانتی گراد و برای بذور توده خراسان رضوی 62/2، 55/32 و 42/45 درجه سانتی گراد بدست آمد. این نتایج حاکی از گستره دمایی بالا برای جوانه زنی و قابلیت مهاجم شدن این علف هرز می باشد.
بذر,شور زیست,درجه حرارت های کاردینال,زمین های آیش,مدل 5-پارامتری بتا
https://jpp.um.ac.ir/article_34427.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34427_5444516739146932cf746548594f633b.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
تاثیر تناوب زراعی و نیتروژن بر میزان آلودگی مزرعه سیب زمینی به علف های هرز
484
490
FA
حمیدرضا
محمددوست چمن آباد
hr_chamanabad@yahoo.com
علی
اصغری
ali_asgharii@yahoo.com
10.22067/jpp.v27i4.29896
علف های هرز یکی از مشکلات اصلی اکثر اکوسیستم های زراعی از جمله سیب زمینی به شمار می روند. به منظور بررسی تاثیر گیاه قبلی و مقادیر نیتروژن بر میزان آلودگی مزارع سیب زمینی به علف های هرز و عملکرد غده، آزمایشی از سال 1386 تا 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات با دو فاکتور گیاه قبلی (چهار گیاه گندم، کلزا، چغندر بذری و سیب زمینی) و مقادیر مختلف نیتروژن (0، 80، 160 و 240 کیلو گرم نیتروژن در هکتار) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که تراکم علف های هرز در سال دوم تناوب 26 درصد کمتر از سال اول آن بود. تراکم علف های هرز در تناوب کلزا-سیب زمینی نسبت به سایر تناوب ها بیش از 58 درصد بیشتر بود. با افزایش مقدار نیتروژن درصد پوشش علف های هرز نیز افزایش یافت. در کشت متوالی سیب زمینی بدون کاربرد و یا با کاربرد 240 کیلوگرم نیتروژن در هکتار درصد پوشش سیب زمینی کمتر از 35 درصد بود. همچنین کشت متوالی سیب زمینی عملکرد غده را 3 تا 6 تن در هکتار کاهش داد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تناوب زراعی و مدیریت کاربرد نیتروژن می تواند در مدیریت غیرشیمیایی علف های هرز در کشاورزی پایدار کمک نماید.
تناوب زراعی,کشاورزی پایدار,کنترل غیرشیمیایی علف های هرز
https://jpp.um.ac.ir/article_34441.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34441_20cad16331e5f8ae9f15d7523344f97d.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
بررسی کارایی نمونه برداری از جمعیت مراحل مختلف رشدی شب پره مدیترانه ای آرد Ephestia kueheniella Zell . در میوه خرمای رقم سایر به روش اسپکتروفتومتری
491
510
FA
مسعود
لطفیان
0000-0001-6556-5262
masoud_latifian@yahoo.com
بهار
راد
محسن
قمری
10.22067/jpp.v27i4.29898
این پژوهش به منظور تدوین برنامه نمونهبرداری از آفت انباری مهم خرما، شب پره مدیترانه ای آرد Ephestia kueheniella در رقم صادراتی سایر با استفاده از روش اسپکتروفتومتری انجام شد. نتایج نشان داد که طول موج حداکثر جذب برای مراحل رشدی تخم، لارو، شفیره و حشره کامل به ترتیب معادل 1275، 1340، 1360 و 1370 نانومتر بود. لذا روش اسپکتروفتومتری توانایی تشخیص مراحل مختلف رشدی دارا بود. ضریب تبیین مدل تشخیص حداقل بالاتر از 5/0 بود که نشانگر مناسب بودن طول موج حداکثر جذب برای تشخیص است. تعداد نمونه لازم برای ارزیابی صحیح در تمام مراحل رشدی حداکثر معادل 3 نمونه 110 گرمی بود. در این پژوهش از دو مولفه RV و RNP جهت ارزیابی سطح دقت و ارزیابی کارایی روش در برآورد تراکم آفت استفاده شد. مقدار پارامتر RV برای آفت در چهار مرحله رشدی به ترتیب معادل 42/1 ، 64/1، 78/1 و 71/3 بود، لذا در تمام موارد خطای نمونهبرداری کم تر از 10 بوده که نشانگر توانایی کاربرد روش در برنامه اجرایی و پژوهشی میباشد. در کنار دقت بالا، هزینه نمونهبرداری نیز حائز اهمیت است که این موضوع با استفاده از شاخص RNP ارزیابی شد. مقدار این شاخص برای آفت مورد بررسی در چهار مرحله رشدی کم تر از 40 و به ترتیب معادل 35، 35/30، 15/28 و 48/13 بود.
خرما,شب پره مدیترانه ای آرد,اسپکتروفتومتری,نمونه برداری
https://jpp.um.ac.ir/article_34452.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34452_97d75e978472a4a5163243b737049e11.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
ارزیابی اثر دزهای کاهشیافته علفکش فورامسولفورون (اکوئیپ) و مقادیر مختلف نیتروژن بر کنترل علفهای هرز ذرت در (Zea mays L.)
502
508
FA
فرشته
آهنگرانی فرهانی
m.rastgoo@um.ac.ir
علی
قنبری
0000-0002-2300-929X
ghambari@um.ac.ir
مهدی
راستگو
m.rastgoo@um.ac.ir
ابراهیم
ایزدی دربندی
eizadi2000@yahoo.com
10.22067/jpp.v27i4.29909
به منظور ارزیابی اثر دزهای کاهشیافته علفکش فورامسولفورون و مقادیر مختلف کود نیتروژن بر زیست توده علفهای هرز مزرعه ذرت، آزمایشی در سال 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. سطوح مدیریت علفهای هرز به عنوان کرت اصلی و سطوح مختلف نیتروژن (0، 115، 230 و 345 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) به عنوان کرت فرعی در نظر گرفته شد. سطوح مدیریت علفهای هرز شامل سه سطح دزهای علفکش (50، 75 و 100% میزان توصیه شده (2 لیتر در هکتار) که به ترتیب برابر 225، 5/337 و 450 گرم ماده مؤثره علفکش فورامسولفورون میباشد)، شاهد (عدم کاربرد علفکش) و وجین کامل علفهای هرز میباشد. نتایج نشان داد، بیشترین وزن خشک علفهای هرز در انتهای فصل، مربوط به بالاترین میزان کود نیتروژن(345 کیلوگرم در هکتار) بود. درصورت عدم کاربرد کود نیتروژن، کنترل علفهای هرز در انتهای فصل با استفاده از دزهای 50% و 75% میزان توصیه شده هم سطح با کنترل علفهای هرز همراه با دز علفکش 100% میزان توصیه شده و مقدار کود 345 کیلوگرم در هکتار بود. اما در شرایط کاربرد 230 کیلوگرم کود نیتروژن، دز 75% میزان توصیه شده علفکش علفهای هرز را به خوبی کنترل کرد. به عبارت دیگر با بهینه سازی کاربرد کود نیتروژن میتوان دز مصرفی علفکش فورامسولفورون را در ذرت کاهش داد.
بیوماس علفهرز,دز توصیه شده,سولفونیل اورهها,کارایی علفکش
https://jpp.um.ac.ir/article_34461.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34461_d71b651f07ffb133e32afd24c22188d2.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
(مقاله کوتاه پژوهشی) بررسی اثرات آللوپاتیک عصاره آبی اندام هوایی شبدر برسیم (Trifolium alexandrium) بر خصوصیات جوانه زنی و رشد اولیۀ گیاهچۀ چند گونه علف هرز
509
512
FA
سمیه
تکاسی
0000-0002-3637-8887
stokasi@yahoo.com
محمد
بنایان اول
mobannayan@yahoo.com
10.22067/jpp.v27i4.29914
اثرات آللوپاتیکی غلظت های (0 (شاهد)، 5 %، 10 %، 20 % و 40%) عصاره آبی اندام هوایی شبدر برسیم بر جوانه زنی و رشد ریشه چه علف های هرز (تاج خروس سفید Amaranthus albus، تاج خروس هیبریدAmaranthus hybridus ، تاجریزی سیاه Solanum nigrum و سلمه تره Chenopodium album) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر غلظت عصاره آبی شبدر برسیم بر متوسط زمان جوانه زنی افزایش، طول ریشه چه و یکنواختی جوانه زنی معنی دار بود. تاجریزی سیاه بیشترین درصد جوانه-زنی، طولانی ترین متوسط زمان جوانه زنی، بیشترین طول ریشه چه و کمترین یکنواختی جوانه زنی را داشت. تاج خروس هیبرید کمترین درصد جوانه زنی، کوتاه ترین متوسط زمان جوانه زنی را داشت و تاج خروس سفید بیشترین یکنواختی جوانه زنی را داشت. در کل گونه تاجریزی سیاه مقاوم ترین و تاج خروس هیبرید حساس ترین گونه در حضور عصاره آبی شبدر برسیم بودند.
آللوپاتی,علف های هرز پهن برگ,گیاهان پوششی,کنترل علف هرز
https://jpp.um.ac.ir/article_34468.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34468_6d797dfa696a6c320e5584260ddb1c26.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
(مقاله کوتاه پژوهشی) اثر زمان کاربرد علف کش های دو منظوره بر کنترل علف های هرز و عملکرد دانۀ گندم در شرایط اقلیمی شوشتر
509
512
FA
فرج
سعدی ال کثیر
a.modhej@khouzestan.srbiau.ac.ir
عادل
مدحج
واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران
adelmodhej2006@yahoo.com
روزبه
فرهودی
rfarhoudi@gmail.com
10.22067/jpp.v27i4.29915
این آزمایش به منظور بررسی اثر زمان کاربرد برخی علف کش های دو منظوره بر کنترل علف های هرز، عملکرد و اجزای عملکرد گندم رقم چمران، در سال زراعی 89-1388در شهرستان شوشتر به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل نوع علفکش و فاکتور دوم، زمان های مختلف کاربرد علفکش بر اساس مراحل فنولوژیکی گندم (ابتدای پنجه زنی و ابتدای ساقه رفتن) بودند. نتایج آزمایش نشان داد، اثر نوع و زمان مصرف علفکش بر تعداد علف های هرز در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. بیشترین و کمترین عملکرد دانه گندم به ترتیب به علف کش های توتال (سولفوسولفورن+مت سولفورون) و شوالیه (مزوسولفورون+یودوسولفورون) اختصاص یافت. کاربرد علفکشها در ابتدای پنجه زنی نتایج مطلوب تری در مقایسه با زمان کابرد آنها در ابتدای ساقه رفتن داشت. مصرف علف کش ها در مرحلۀ پنجه زنی، میانگین عملکرد دانه را نسبت به تیمار ساقه رفتن 10 درصد افزایش داد. به طور کلی، کاربرد علف کش توتال در ابتدای پنجه زنی ضمن کاهش تعداد علف های هرز در مقایسه با سایر تیمارها، باعث افزایش معنی دار عملکرد و اجزای عملکرد دانه گندم شد.
زمان مصرف,علفکش,علف های هرز گندم
https://jpp.um.ac.ir/article_34478.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34478_e40f3f3d02deb2bab44aaf00ae707c69.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
(مقاله کوتاه پژوهشی)بررسی تغییرات فصلی جمعیت سوسک چوبخوار Chrysobothris affinis (Col., Buprestidae) روی درختان برهان فضای سبز در اهواز
516
519
FA
فاطمه
یاراحمدی
fa_yarahmadi@yahoo.com
علی
رجب پور
a_rajabpour2000@yahoo.com
علی اصغر
سراج
10.22067/jpp.v27i4.29942
تغییرات فصلی جمعیت Chrysobothris affinis Mén. (Col., Buprestidae) از 1388 تا 1390 روی درختان برهان در فضای سبز شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری به صورت ماهیانه انجام شد. در هر نوبت نمونه برداری تعداد ده اصله درخت به صورت کاملاً تصادفی انتخاب گردیدند و از نظر وجود علائم فعالیت آفت، مورد بررسی قرار گرفتند. در صورت وجود علائم فعالیت آفت روی شاخه و ساقه درختان انتخاب شده، پوسته درخت برداشته و تعداد هر کدام از مراحل تخم، لارو و شفیره ی آفت شمارش و ثبت گردید. برای پایش جمعیت و تعیین زمان ظهور حشرات کامل از تله میله ای چسبنده قرمز استفاده شد. نتایج نشان داد که این آفت دارای دو نسل در سال می باشد. اوج جمعیت تخم، لارو، شفیره و حشرات کامل این آفت به ترتیب اواسط آبان، اواسط آبان، اوایل فروردین و اواسط تیر (به ترتیب با تراکم متوسط 1، 6/0، 8/2 و 33/0 به ازای هر درخت) بود. دوره ظهور و تخم ریزی حشرات کامل بسیار طولانی و تا شش ماه به طول انجامید. با توجه به ویژگی های زیستی مشاهده شده این آفت از جمله خروج تدریجی و طولانی مدت بالغین و فعالیت مراحل نابالغ در زیر پوسته درختان میزبان، امکان به کارگیری حشره کش های تماسی علیه این آفت وجود ندارد و این کار تنها موجب آلودگی محیط شهری و تهدید سلامت شهروندان خواهد گردد. استفاده از روش های زراعی مانند تقویت آبیاری و کوددهی و انجام هرس مناسب از راهکارهای جایگزین پیشنهادی است.
آفات چوبخوار,نوسانات جمعیت,فضای سبز شهری
https://jpp.um.ac.ir/article_34491.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34491_ba0e7d4a719f99d965d4b9d171b81c1f.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
(مقاله کوتاه پژوهشی) بررسی اثر دما بر جوانه زنی بذر علف هرز تلخه مزارع گندم آبی و دیم
520
522
FA
شایلین
لطفی
rahimi1347@gmail.com
مجید
رحیمی زاده
10.22067/jpp.v27i4.29944
این تحقیق با هدف تعیین درجه حرارت های اصلی جوانه زنی بذر علف هرز تلخه دیم و آبی جمع آوری شده از مزارع گندم محدوده شهر بجنورد به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار با 6 سطح دمایی 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سانتیگراد انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که درجه حرارت های اصلی برای دو نوع بذر مورد بررسی اختلاف معنی داری نداشت و دمای مطلوب برای هر دو نوع بذر حدود 25 درجه سانتیگراد بود. نتایج به دست آمده نشان داد واکنش درصد جوانه زنی و یکنواختی جوانه زنی بذور تلخه آبی و دیم به درجه حرارت های مختلف متفاوت بود. در دمای پایین (15 درجه سانتیگراد) درصد جوانه زنی بذور تلخه آبی 50% بیشتر از دیم بود. در حالی که در دمای بالا (30 درجه سانتیگراد) برتری از آن بذور تلخه دیم بود. بنابر این بروز تنش خشکی در مزرعه مقاومت بذر تلخه را به دماهای بالا افزایش داد
کاردینال,جوانه زنی,دما,گیاه مادری
https://jpp.um.ac.ir/article_34505.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34505_ec178e2eaec99f185ac4ed28a6aa7390.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
abstract
FA
10.22067/jpp.v27i4.29945
abstract
a
https://jpp.um.ac.ir/article_34517.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34517_33832d5fb7e59ef5756e522c34364618.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش های حفاظت گیاهان ایران
2980-8170
2783-5383
27
4
2014
02
20
تصویر جلد نشریه
FA
10.22067/jpp.v27i4.30117
تصویر جلد نشریه
تصویر جلد نشریه
https://jpp.um.ac.ir/article_34525.html
https://jpp.um.ac.ir/article_34525_6fd8d382784703217337c9a3ca56ad04.pdf